ژنـــــــرال...
)) عـآشــقــ نبـــوב ے تــو مـنــ عــآشـقـــتــ بـــوבمــ ((

سایت های برتر ایرانی
سایت های برتر ایرانی

کدستان

امکانات جانبی
منوی اصلی

بــــــی تـــــــو مهتابــــــ شبــــــی بــــــاز از آن کوچــــــه گذشتمــ

همــــــه تــــــن چــــــشم شــــــدم خیــــــره بــــــه دنبــــــال تــــــو گشتمــ

شــــــوق دیــــــدار تــــــو لبــریــــــز شــــــد از جــــــام وجــــــودمـــ

شــــــدم آن عــــــاشق دیــــــوانه کــــــه بودمـــ

☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼

ژنــــــــرال...



بہ شبــــــ و شــعـــر ژنــــــــرال... خوش آمدید. امیدوارم از اشعار لذت کافی را ببرید پیشرفت من به نظرات ، انتقادات و پیشنهادات شماست لطفا مرا در هر چه بهتر شدن وبلاگ یاری دهید לּלּלּלּ با تشکر مدیر وبلاگــــــ . . . . .

دسته بندی
لینک دوستان

آرشیو مطالب
فروردين 1395 مرداد 1394 خرداد 1394 مرداد 1393 فروردين 1393 اسفند 1392 بهمن 1392 آذر 1392 آبان 1392 مهر 1392 شهريور 1392 مرداد 1392 خرداد 1392 ارديبهشت 1392 فروردين 1392 اسفند 1391 بهمن 1391 دی 1391 آذر 1391 آبان 1391 مهر 1391 شهريور 1391 مرداد 1391 تير 1391 خرداد 1391 ارديبهشت 1391 فروردين 1391 اسفند 1390 بهمن 1390
نویسندگان
لینک های روزانه
برچسب ها
دیگر موارد

این صفحه را به اشتراک بگذارید
سیستم افزایش آمار هوشمند تک باکس
به یاد من سری بزنـــــــ
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : چهار شنبه 6 فروردين 1393 ز : 3:50 بعد از ظهر | +

بیاد من سری بزن ، به من که سر نمی زنی

تب سفر همین و بس ، نگو که دل نمی کنی

اگر چه بین شهر شب اسیر غصه ها شدم

تو روشنای زندگی ، تو ماه خانه ی منی

تو تک سوار آبی هوای قصه ها شدی

شبیه ابر آسمان ولی زجنس آهنی

دلم گرفته از زمان ، ز چشم های این و آن

دلی که خوش نمی شود، به اشک های ناتنی

فقط تو رنگ چشمه ای ، همیشه خوب و مهربان

به روی خاک شب زده تویی که پاکدامنی

میان چشم های تو اگر چه جا گرفته ام

مرا عذاب میدهد همین که فکر رفتنی

امیر هر غزل تویی ، برو سفر به خیر باد

خیال توست زندگی ، و تو همیشه با منی



:: موضوعات مرتبط: شبــــــ و شعـــر، ،
:: برچسب‌ها: به یاد من سری بزن , شب و شعر , سمیه قاسمی , شاعر شب , سپید , غزل , ,
.:: ::.
●داغ صنوبـــــــــر●
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : دو شنبه 4 فروردين 1393 ز : 10:7 بعد از ظهر | +

بگذار آئینه امشب ما را مقعر ببیند

●●●

نزدیک نزدیک نزدیک یعنی که در بر ببیند

●●●

بی وزن و بی قافیه شو ، مثل نسیمی که شعرم

●●●

خود را رها مثل ابری در ما شناور ببینید

●●●

هی! باغبان آمد و من ، حس بهاری ندارم

●●●

می ترسم از اینکه گل را بیچاره پرپر ببیند

●●●

با دیگران هر چه کردی ، جور تبر را کشیدم

●●●

رحمی ، مبادا که جنگل داغ صنوبر ببیند

●●●

وقتی نفس ها گلوله، شد نامه ام را نوشتی

●●●

شک دارم از اینکه چشمم ، رنگ کبوتر ببیند

●●●

محمد زمان مطلوب طلب

:: موضوعات مرتبط: شبــــــ و شعـــر، ،
:: برچسب‌ها: داغ صنوبر , شب و شعر , شاعر , ژنرال , غزل , دوبیتی , سپید , محمد زمان مطلوب طلب , ,
.:: ::.
پاورقـــــــــی
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : دو شنبه 4 فروردين 1393 ز : 6:3 بعد از ظهر | +

این سطرسطرهای پی در پی

که زیر دندانهایم

فقط له نمی شوند

که نوشته می شوند

چیزی جز پاورقی از کتاب خطی خانه ای تحت تصرف

میراث فرهنگی نیست

کتاب خطی نیست

اصلا هیچ کجای جای جای کسی نیست

که از تو حرفی نزد

به گوشش نرسد

مگر باد بیکارنشسته،ببینید!

میان این همه دیوار

با قدمت این

ضرب المثل های گوش تا گوش

می شود به گوشش نرساند

منظورم تویی

به پاورقی مراجعه شود



:: موضوعات مرتبط: شبــــــ و شعـــر، ،
:: برچسب‌ها: پاورقی , شب و شعر , شاعر , عشق , عاشقانه , شب , سپید , شاعرانه , ,
.:: ::.
نگاه کــــــــــال
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : چهار شنبه 22 آبان 1392 ز : 8:1 بعد از ظهر | +

‏ ‏ باز چشم خاطره ، رو به روی ماه بود

‏ ‏ بخت دختر غزل مثل شب سیاه بود

‏ ‏ آسمان فاصله تا سواحل خیال

‏ ‏ می رسید و باد غم پشت موج آه بود

‏ ‏ برگ خشک یاد من ، بر درخت ذهن تو

‏ ‏ ‏می خورد تکان و کاش مرگ اشتباه بود

باغ خاطرات من امتداد انتظار‏ ‏ ‏

‏ ‏یک سبد نگاه کال میوه های راه بود



:: برچسب‌ها: نگاه کال , شب و شعر , ژنرال , سپید , غزل , ,
.:: ::.
دوستت دارمـــــــــــ
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : جمعه 17 خرداد 1392 ز : 4:40 قبل از ظهر | +

گفتــــــــی دوستت دارم

من هـــــــم باور کردم

اما هیچ وقت ندانستم

جنس دوستت دارم هایت چینی ست

گالری تصاویر سوسا وب تولز

:: موضوعات مرتبط: دوستت دارمـــــــــــ، ،
:: برچسب‌ها: شعر , غزل , چهار پاره , سپید , نو , مثنوی , شب نویس , ,
.:: ::.
شیرینـــــــــــ
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : سه شنبه 14 خرداد 1392 ز : 5:36 قبل از ظهر | +

شیرینــ اگر بودے عشقـــ اینگونھ زهــر مارمانــ نمیشد...



:: موضوعات مرتبط: شیرینـــــــــــ، ،
:: برچسب‌ها: شب و شعر , رباعی , دوبیتی , تک بیتی , چهارپاره , غزل , سپید , نو , قصیده , نمایی , عاشقانه , عارفانه , ,
.:: ::.
شبیهـــــــــــ فرهاد
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : سه شنبه 14 خرداد 1392 ز : 5:25 قبل از ظهر | +

منـــــــــــ زلیخا نبودم که تا آخـــــــــــر عمر به پایت بنشینم با خودتـــــــــــ چه فکرکرده بودیـــــــــــ؟ گفته بودم طاقتـــــــــــ یک لحظهـــــــــــ دوریت را ندارمـــــــــــ اکنون باورتـــــــــــ شد. که من بسیار شبیه فرهادمــــــــ؟!



:: موضوعات مرتبط: شبیهـــــــــــ فرهاد، ،
:: برچسب‌ها: شب و شعر , رباعی , دوبیتی , تک بیتی , چهارپاره , غزل , سپید , نو , قصیده , نمایی , عاشقانه , عارفانه , ,
.:: ::.
ھدفـــــ مـــن
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : سه شنبه 14 خرداد 1392 ز : 5:18 قبل از ظهر | +

مجبور نیستے امشب را در آغوشـــ مـــن باشے کمے بگرد اگــر آغوشے گرم تر از آغوش مـــن یافتے همان جا بمان هدف من خوشبختے توست نہ چیـــــز دیگـــــر...



:: موضوعات مرتبط: ھدفـــــ مـــن، ،
:: برچسب‌ها: شب و شعر , رباعی , دوبیتی , تک بیتی , چهارپاره , غزل , سپید , نو , قصیده , نمایی , عاشقانه , عارفانه , ,
.:: ::.
مثل گذشتهــــــ
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392 ز : 8:10 بعد از ظهر | +

درست مثل گذشته به آمدن شک داشت

هنوز پنجره برقاب صورتش لک داشت

نشست درد دلش را به آسمانها گفت

اگر چه فرصت ماندن ، همیشه اندک داشت

من از دریچه تکرار لحظه ها دیدم

که شال ساده سبزش هزار پولک داشت

و مثل دختر بی ادعای آبادی

به روی دامن تنهائیش عروسک داشت

نگاه کرد ولی باورش نمی شد چون

هنوز مزرعه خشک ما مترسک داشت

کلاغ های تباهی به باد خندیدند

و هم به مرد غریبی که باد بادک داشت

دوباره شاخه سیبی از آسمان خم شد

ولی چه سود که او هم دو دست کوچک داشت

غروب آمده بود و سکوت می بارید

و مرد مثل گذشته به آمدن شک داشت



:: موضوعات مرتبط: مثل گذشتهــــــ، ،
:: برچسب‌ها: مثل گذشته , شعر , غزل , چهار پاره , سپید , نو , مثنوی , شب نویس , ,
.:: ::.
شبیهــ یکــ مردابــ
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392 ز : 8:2 بعد از ظهر | +

اتاق 3در4 عمود گشته طناب

و بغض حلقه مرگم دوباره روز عذاب

نگاه خسته و گنگم به لحظه های غریب

به خنده های لطیفت ، به چهارچوب کتاب

تو پر زدی و دل من اسیر غم ها شد

و حجم عشق محالم شبیه یک مرداب

دل و دماغ دلم رفت ، عجیب دلگیرم

بیا به طبع لطیفم بیا به شعر ناب

سکوت مبهم اینجا حکایت مرگ است

دلم برای نبودن پر از سوال و جواب

و چهار پایه و لرزش به زیر پاهایم

خدا کند برسیم لااقل به هم در خواب

میترایادگاری

:: موضوعات مرتبط: شبیهــ یکــ مردابــ، ،
:: برچسب‌ها: شبیه یک مرداب , شعر , غزل , چهار پاره , سپید , نو , مثنوی , شب نویس , ,
.:: ::.
حقایق پنهانـــــــــــ
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392 ز : 7:41 بعد از ظهر | +

تو هم که مثل منی و شدی مچاله عشق

و من که مثل تو بودم شدم زباله عشق

هنوز اول راهم که آخرم این شد

هنوز مثل همیشه صبور، هاله عشق

حلول کرد و نگاهت شبیه یک وحشی

شد و تمام صدایم که مثل ناله عشق

به جیغ می رسد و این تمام عصیان است

تو توی حال عجیبی و من حواله عشق

شدم حقایق پنهان که بر نمی گردد

شبیه تو و من و این لجن تفاله عشق



:: موضوعات مرتبط: حقایق پنهانــــــــــ، ،
:: برچسب‌ها: حقایق پنهان , شعر , غزل , چهار پاره , سپید , نو , مثنوی , شب نویس , ,
.:: ::.
سر قـــــــــــرار
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392 ز : 7:21 بعد از ظهر | +

دوباره ساعت پنج و قرار و شیشه ی ژل

لباس شیک و مرتب برای دیدن دل

دوباره آینه و شانه ، ادکلن ، عینک

برای هر که بخواهد شماره منزل

تو بین مخترعان گذشته و امروز

مرید یک نفری ، یک نفر ، گراهام بل

مرور می کنی آرام حرفهایت را

و جمله های چرندت که می شود کامل

قدم زنان و خرامان تو پیش می آیی

سر قرار رسیدی و مانده یک مشکل

کجاست آن که برایش دروغ می گفتی؟

و این تصور مضحک که او شده عاقل

تو قهرمان دروغی؟ دروغگو بس کن

یکی رسیده و حرفت به کل شده باطل

تو هیچ گاه خودت را شبیه خود دیدی؟

شدی به شکل الاغی که مانده پا در گل!



:: موضوعات مرتبط: سر قـــــــــــرار، ،
:: برچسب‌ها: سر قرار , شعر , غزل , چهار پاره , سپید , نو , مثنوی , شب نویس , ,
.:: ::.
دروغی از عشق زیباتر
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392 ز : 3:14 بعد از ظهر | +

نشست پیش من و از خودش فراوان گفت

از اتفاق از آرامش دو انسان گفت

پدر سکوت همیشه و مادرش گم شد

و دخترک غم خود به هر خیابان گفت

کسی رسید دروغی از عشق زیباتر

سؤال کرد دلت چند ، دختر ارزان گفت

ترانه خواند به گوش خدای امیدش

خدا نبود ترانه به گوش شیطان گفت

نگاه کرد به من شرمش آمد از این بیت

از اتفاق از آن . . . هر انسان گفت

تمام درد خودش را گریست ابر بهار

و قطره قطره غمش را شبیه باران گفت



:: موضوعات مرتبط: دروغی از عشق زیباتر، ،
:: برچسب‌ها: دروغی از عشق زیباتر, شعر , غزل , چهار پاره , سپید , نو , مثنوی , شب نویس , ,
.:: ::.
ساده تر از آبــــــــ
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : چهار شنبه 18 ارديبهشت 1392 ز : 7:47 بعد از ظهر | +

پاشیده است حجم تماشا به آسمان

خورشید جان سپرده در آغوش کهکشان

پشت تمام ثانیه ها ایستاده است

یک اتفاق ساده تر از آب بی گمان

فصل بهشت یخ زده در ذهن شب ولی

در کوچه پرسه می زند آدم به عشق نان

حتی کلاغ قصه به مقصد رسیده است

مامانده ایم در تب آغاز بی زمان

شاعر سروده است خودش را به جای سیب

حوا ما رها شده در ذهن امتحان

حالا به جرم اینکه غزل چیده می شود

تبعید می شود به خودش شاعری جوان

این ابتدای قصه و آغاز رفتن است

شاعر کلاغ گم شده در عمق داستان



:: موضوعات مرتبط: ساده تر از آبــــــــ، ،
:: برچسب‌ها: شعر , غزل , چهار پاره , سپید , نو , مثنوی , شب نویس , ,
.:: ::.
درد زندگیــــــــ
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : یک شنبه 15 ارديبهشت 1392 ز : 8:15 بعد از ظهر | +

من مرده ام اگر چه نفس میزنم هنوز

با آنکه می تپد رگ جان در تنم هنوز

افتاده ام به خاک ولی دست دارها

پیچیده اند مثل تو برگردنم هنوز

نفرین به عشق گفتم و باور نمی کنم

دست تو مانده است به پیراهنم هنوز

یک عمرگفتمت که سراپا توام ولی

زیبای من ببخش من اینجا منم هنوز

با آنکه مرگ در نفسم موج میزند

اما به درد زندگی آبستنم هنوز

حرفی نمانده در دلم اما قسم به مرگ

مانند بغض در تب ترکیدنم هنوز

قاسم بای

:: موضوعات مرتبط: درد زندگیــــــــ، ،
:: برچسب‌ها: شب و شعر , غزل , رباعی , دوبیتی , تک بیتی , چهار پاره , سپید , نو , عارفانه , عاشقانه , درد زندگی , ,
.:: ::.

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 43 صفحه بعد


تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به ژنـــــــرال... مي باشد.